یکشنبه، 7 خرداد، 1385 سلام علیکم . پدر در وبلاگ دیگرش نوشته :
سلام علیکم . در رابطه با نوشته ی قبلی یکی از عزیزان مطلبی مرقوم فرموده اند که دیدم بد نیست عمومی تر به ایشان خیر مقدم گفته باشم . ایشان فرموده اند : اگر امام حسین انرژی هسته ای داشت اونجوری نمی شد! اونهمه ذلت نمی کشید و ناموسش اسیر نمی شد! ماباید از تاریخ درس بگیریم خب علیکم السلام . اول بفرمایید کجای سیاهه ی بنده این چیه انرژی آمده ؟ حتی در نقل قولی هم ؟ امیدوار که شماهم نخواهید که بنده پاسخ بدهم که کجایش نیامده ؟ : ( چراکه ) از ب بسم الله یا سین سلام لغایت خداحافظی این را هم ، می توانید با انرژی هم گرفته باشید ، ولی بی انرژی ، چه نهفته در خودتان و چه در آن سیاهه در جهان خارج ، پس از تقیسم این دو جهان به با انرژی و بی انرژیست و بعبارت اولی پس از تعریفی از مقسم مثل این چیه نانو ترین تعریف حافظه که گفته شده عبارتست از : صفر یک . در ثانی انرژی هسته ای را نداشتند ؟ یا دانشش را ؟ دانش هسته ای را عرض می کنم و امام را . حالا بماند آن که در تبریک سال نو عرض شد ، مثل : سلونی قبل ان تفقدونی ، مثلا شکافتن علوم یا دانشها را عرض می کنم ، از : صمد . بگذریم ، آیا مقصود شما صلح آمیز آنست ؟ یا آن که مقصود ! شماست ؟ بگذریم ، ولی امیدوارم که مقصود شما نه تنها امام حسین ما نباشد ، بلکه مثل ایشان علی بن الحسین ، اولاد الحسین و اصحاب الحسین هم نباشند که نه تنها تن به ذلت نداده اند ، بلکه مردن را بهتر از رفتن زیر بار ننگ و این را هم بهتر از پذیرفتن آتش اخروی می دانستند . آری ، ما از تاریخ درس می گیریم ، مثلا در تاریخ آمده که وقتی چشم یزید در میان اسرا افتاد به امام علی ثانی علیه السلام ، و با تعجب پرسید این کیه ؟ و پاسخ شنید و کار کشید به اینکه امام علیه السلام شروع به معرفی نمایند ، نه تنها مثلا خانه ی کعبه ، حجر الاسود و صفا و مروه ، بلکه صاحب خانه را هم پیش چشم یزید می آورد ند که ... ، همان که در غل و زنجیر بود و بقول شما اسیر . بقول ما ترکها چرا راه دور بریم ؟ این هم یادمان نمی آید ؟ که از این چیه تلویزیون یا سیمای خودمان هم پخش شد که اسیر عراقیها با دست بسته و آن شرایطی که می بردندش می گفت : مرگ بر ... . ممنون از لطف شما .
پاسخ پدر
پاسخی عمومی تر نویسنده: احمدعلی یزدی
پنجشنبه 4/3/1385 ساعت 7:38 عصر
¤ نوشته شده در ساعت 20:2 توسط مریم یزدی لینک